سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موری دانلود ( برترین وبلاگ دانلود )

طرز تهیه زن!

1- 49 کیلو گرم گوشت و پوست و استخوان

.

2- لوازم آرایش : 3 کیلو

.

3- قر : 50 دور در دقیقه

.

4-رو : 75 لیتر

.

5- نق : روزانه 8 ساعت

.

6- ناز: 7 کیلو

.

7-زبان : 14 متر و سی سانت

.

8- حوصله: سه گرم

.

9- سر درد مصلحتی: به میزان لازم

.

10-اشک : 3000لیتر

.

11- حسد : 2 تن

.

12-عشوه شتری: 92مایل

.

13 عقل: کمی تا قسمتی ابری

.

این مواد را روی هم ریخته 24 ساعت بعد یک زن مامانی بوجود میاید

 

 

میدونستی صاحب شرکت نوکیا یه قزوینیه ….ندیدی وقتی گوشیتو روشن میکنی یه نفر دست یه بچه رو میگیره



دلداری ترکه به دوست دخترش : مهم نیست که قشنگ نیستی ! قشنگ اینه که مهم نیستی



آب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیل



دفترچه خاطرات ترکه : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، خاله ام مرا زایید



ترکه ماشینش پنچر میشه…میره از لوله اگزوز فوت میکنه..لره رد میشه..میگه:خره…تا صبح هم فوت کنی لاستیکت باد نمیشه…چون شیشه های ماشینت پایینه



ترکه شب دوم عروسیش زنشو می کشه ، بهش میگن چرا اینکار رو کردی ؟ میگه : پرده نداشت ! میگن چرا شب اول نکشتی ؟ میگه : شب اول داشت !!!



به ترکه میگن : تولدت کیه ؟ میگه : ? آذر ، میگن چه سالی ؟ میگه : هر سال



به ترکه میگن که با کاروان یه جمله بساز گفت :توی حمام هیچوقت دوش کاروان رو نمیکنه



به یه ترکه توپ فوتبال نشون دادن و گفتن: این چیه؟ طرف کلی فکر کرد و گفت: شطرنج گردالی!



ترکه بعنوان مهندس کامپیوتر استخدام میشه! آخر وقت روز اول رییس رفت ازش پرسید: خُب، امروز چه کردی؟ ترکه گفت: هیچی؛ کلیدهای کیبورد نامرتب بود، بترتیب الفبا چیدمشون!



خبرنگار: برای محرم امسال چه برنامه ای دارید ؟
ترکه: ما امسال ?? تا علم اضافه می کنیم، ?? تا پرچم، ??? تا زنجیر، ?? تا قمه، با ?? نفر زنجیرزن جدید. در مجموع انشاالله امسال دیگه پدر یزید در میاد !



به ترکه میگن این (!) علامت چیه؟ میگه شاشیدن ممنوع حتی یک قطره



به ترکه میگن چه وقت نه راه پس داری نه راه پیش؟؟؟؟
میگه وقتی که روی اره نشسته ام



ترکه میره سوپر مارکت میگه یه مایع ظرفشویی خوب بدین ….. صاحب مغازه میگه : گلی خوبه؟ ….. ترکه میگه: مرسی سلام میرسونه



به ترکه میگن خیلی آقایی. میگه: ما بیشتر!!!



ترکه و لره میرن مغازه میگن :آقا نوشابه خانواده دارین؟صاحب مغازه میگه:بعله. می پرسن : به آدم مجرد هم میدین؟!



ترکه میره گل فروشی میگه گل بنفشه دارین؟ یارو میگه نه، ترکه میپره و تخمای گلفروشه رو میگیره، گلفروشه میگه ولم کن، ترکه میگه زنم گفته اگه گل بنفشه نداشت، تخمش رو بگیر!



ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو کمربندش مینویسه: به زودی دراین مکان یک موبایل نصب خواهد شد!!!



به ترکه میگن با زن جمله بساز .
میگه: نه ، من فقط می تونم با زن بچه بسازم!!



ترکه داشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ؛ پسرش میگه واسه چی ، میگه هم مریضیه با کلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد



ترکه می ره خونه بخره آقاهه یه خونه بهش نشون می ده ,می گه این خونه استخر داره، جگوزی داره…ترکه می گه: عجب! ما قبلا همین طوری ول می دادیم! حالا دیگه جاشم مشخص کردن؟



ترکه میاد تهرون میره هتل..صبح روز اول میره تو رستوران هتل صبحانه بخوره میبینه تابلو نوشته از ساعت ?الی?? صبحانه..از ساعت ??الی ? ناهار و از ساعت ?الی ?? شب شام سرو میشود..پیش خودش میگه پس من کئ وقت کنم برم شهر رو ببینم؟



ترکه زن صیغه می کنه رفیقش می گه مبارکه ازدواج کردی؟
میگه نه بابا دائمی نیست از این اعتباریاس



به ترکه می گن چرا جلوی بانک نشستی لنگتو باز کردی می گه آخه شنیدم به بازنشسته ها وام می دن.



به ترکه میگن: یه موجود نام ببر
میگه: یخ!…
میگن یخ که موجود نیست؟!
میگه: چرا نیست؟! آخه همه جا نوشته: یخ موجود است!!!



به ترکه میگن: خبر داری پسرت رکورد شکسته؟! ترکه میگه: ای خاک بر سرش . گفته باشم……من یه ریال هم خسارت نمیدم !!!!




قاضی: چرا دست کردی تو جیب این آقا
ترکه: جناب قاضی خیال کردم جیب خودمه
قاضی: پس چرا پول هاش رو برداشتی
ترکه: یعنی اختیار جیب خودم رو هم ندارم



ازترکه می پرسن کجای تهران می شینی می گه هرجاخسته شدم!!!!



ترکه سرش رو می کنه داخل حجرالاسود  بوس کنه ، سرش گیر می کنه
میگه گلط کردم دیگه گناه نمیکنم ، خدایا منو نخور!!!



قزوینی یه ، یه گونی شرت رو دوشش بود
بهش می گن بارت چیه؟
میگه : یه دنیا خاطره!!



هیئت دولت زن را سهمیه بندی کرد:
ترکها ?? زن چون مصرفشان بالاست
قزوینی ها ? زن. چون دوگانه سوزند
رشتی ها یک زن . چون سهمیه شون رو می فروشند



از قزوینیه می‌پرسند: باسن چند بخشه؟ میگه: نه بخشه، نه استان، یه دنیاست



یه قزوینیه می ره افریقا. یه بچه سیاه با خودش میاره قزوین. دوستاش می پرسن این کیه اوردی؟ میگه اگه خدا قبول کنه برای ایام محرمه



یه قزوینیه یه بچه گرفته بود تو دستش و میدویدیه نفر ازش سوال میکنه چی شده میگه فردا امتحان بچه بازی دارم هنوز لاشم باز نکردم



یه رشتیه روی در خونش نوشته بود: ورود افراد زیر ?? سال ممنوع ! میگن چرا این رو نوشتی ؟! میگه آخه ناموس که بچه بازی نیست !!!-



به رشتیه می گن شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری؟
میگه صددرصد . من خودم دو سال بعد از مرگ پدرم به دنیا اومدم



به لره میگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته



به آدامس می گن آرزوت چیه؟ میگه زیر دندون اصفهانی جماعت نیفتم


جشنواره فیلم اصفهان:

?- دو نفر با یک تخم مرغ !

?- تا حالا موز خوردی؟ !

?- ?? نفر زیر یک چتر !

?- من هوشنگ ?? تومان دارم !

?- دیشب باز هم پیتزا خوردم


اصفهانیه زنش میمیره رو سنگ قبر زنش مینویسه: اشرف الملوک همسر دکتر رضایی : متخصص قلب و عروق واقع در خیابان انقلاب ساختمان پزشکان پلاک ??? ساعت کار ? صبح تا ? بعداز ظهر تلفن:……



امکانات زندگی در عشایر :

غذا : کشک

یخچال : مشک

حمام : تشت

دستشوئی : دشت !

 

زن به شوهر: عزیزم از ایتالیا برات چی بیارم؟ شوهر باتمسخر: یک دختر موبور و نازایتالیایی! .. بعد از برگشت از سفر، شوهر به زن: سوغاتی من چی شُد؟ زن به شوهر: باید ? ماه صبر کنی ، تا به دنیا بیارمش

 

شب به یاد تو از خواب بیدار می شم،
به در و دیوار می خورم،
و با هزار دردسر به تو می رسم …
ای دستشویی …

 

پیامک های ضدحالی شما را به بالاترین قیمت خریداریم (سازمان حال و هول کشور)!!!



اگه مردانگی مرده ، اگه رفاقتا رنگ باخته ، اگه عشق دیگه معنا نداره ، اگه دنیا پر از نامردیه ، اگه آرامش نیست ، خب به تو چه ؟ تو اس ام اس تو بخون !!



زندگی را از تو نام برده اند !
ز : زاویه نگاه تو
ن : نوای کلام تو
د : درگاه ابروی تو
گ : گیسوی پریشان تو
ی : یارو سر کاری!



دیروز کلی انتظار کشیدم نیومدی
امروز التماس کردم بازم نیومدی
میترسم فردا چشمامو پر از اشک کنی و باز نیای!
چه بد دردیه یبوست…!!!!!



 چه غمگینانه می پیچد درون کوچه ی قلبم صدای توکه می گفتی: نون خشکیه…!



 اس-ام-اس مخصوص نیمه شب: سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره ? ساعت دیگه باید بیدار شی!



 این SMS تنها برای بیدار کردن شما ارسال شده و هیچ ارزش دیگری ندارد حالا می تونی بری بخوابی شب بخیر……



پاشو سرت از رو متکا افتاده پایین



گفتی که دل از من بکن                  دیگر زمن حرفی نزن
گفتم چرا ای یار من؟؟                  گفتی خطرناکه حسن!!!



 شبکه خبر

پرس تی وی Press Tv

آی آر آی بی ان ان IRIBNN

فاکس نیوز Fox News

الجزیره Aljazeera

سی ان ان CNN

العربیه Alarabia

بی بی سی  BBC

ان بی سی  NBC

.

.

همه تایید کردند که :

تو عزیز دلـــــــمــــی

  

داستان طنز

چهار تا دوست که ?? سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون...

اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد...

 دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.

 سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده... اون توی بهترین دانشگاههای جهان درس خوند و یه مهندس فوق العاده شد. الان یه شرکت  ساختمانی بزرگ برای خودش تأسیس کرده و میلیونر شده... پسرم اونقدر  وضعش خوبه که برای تولد بهترین دوستش یه ویلای ???? متری بهش هدیه  داد.

 هر سه تا دوست داشتند به همدیگه تبریک می گفتند که دوست چهارم برگشت سر میز و پرسید این تبریکات به خاطر چیه؟ سه تای دیگه گفتند: ما  در مورد پسرهامون که باعث غرور و سربلندی ما شدن صحبت کردیم.  راستی تو در مورد فرزندت چی داری تعریف کنی؟

چهارمی گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توی یه کلوپ  مخصوص کار میکنه. سه تای دیگه گفتند: اوه! مایهء خجالته! چه افتضاحی!

 دوست چهارم گفت: نه. من ازش ناراضی نیستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگی بدی هم نداره. اتفاقاً همین دو هفته پیش به مناسبت تولدش از سه تا از صمیمی ترین دوست پسراش یه مرسدس بنز و  یه هواپیمای خصوصی و یه ویلای ???? متری هدیه گرفت!

 نتیجه‏ی اخلاقی: هیچوقت به چیزی که کاملا در موردش مطمئن نیستی افتخار نکن

 پیامهای تبلیغاتی مورد علاقه خانومها

1- تزریق خط لب , جابجایی چشم و بینی با نصب رایگان یک گیس

2- کاشت میله در بینی (با متد جدید) اضافه کردن گوش با نصب دو دندان پیش (رایگان )

3- جابجایی کک با مک بدون هیچ دوز وکلک با بینی گذاری به شکل موقت ودایم

4- طب سوزنی بامتخصصین از زندان گوانتانامو , فرماژور بینی , کلاهگذاری با 7 روش نوین

5- کتاب نازک کردن بینی به چاپ دهم رسید

6- دستگاه افزایش قد بدون قرص ودارو وجراحی هر ماه 50 سانتیمتر رشد تضمینی با گارانتی 6 ماهه

7- متخصص جوش وجای جوش پوشاننده لک وپیس با جوشکاری مطمئن و صافکاری در 20 دقیقه

8- دیگر دلیلی برای نگرانی نیست 20 سال جوان شوید فقط در 20 روز
نامه یک دختر به همسر آینده اش

عزیزم!

می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست هی بالاتر برود!

اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل داشته باشی، فقط به این خاطر است که وقتی هر سال به مسافرت دور ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!

اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که خود را در خانه ای به تو بسپارم که تا آخر عمر در و دیوارآن، خاطره اش را برایم حفظ کنند و هرگوشه اش یادآور تو و آن شب باشد!

اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است که فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظر شب عروسیمان بوده ای!

اگر دوست دارم ویلای اختصاصی کنار دریا داشته باشی، فقط به خاطر این است که از عشق بازی کنار دریا خوشم می آید... جلوی چشم همه هم که نمی‌شود!

اگر می گویم هرسال برویم یک کشور را ببینیم، فقط به خاطر این است که سالها دلم می خواست جواب این سوال را بدانم که آیا واقعا "به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است"؟! اگر تو به من کمک نکنی تا جواب سوالاتم را پیدا کنم، پس چه کسی کمکم کند؟!

اگر از تو توقع دیگری ندارم، به خاطر این است که به تو ثابت کنم چقدر برایم عزیزی!
و بالاخره...


اگر جهیزیه چندانی با خودم نمی آورم، فقط به خاطر این است که به من ثابت شود تو مرا بدون جهیزیه سنگین هم دوست داری و عشقمان فارغ از رنگ و ریای مادیات است.

 

یک طنز بدون شرح

مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن


منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن


شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن


معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام

 

پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم


پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده


منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه


شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت


معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق


پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد


مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت

 

            نظر یادتون نره

 


نوشته شده در چهارشنبه 88/6/18ساعت 2:34 صبح توسط میثم نظرات ( ) |

جک لری

شهریور ??, ???? در ?:?? ق.ظ · در دسته جک, جک جدید, جک لری

    لره آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره!

    *

    از لر میپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد میگه: رفته بود زیارت

    *

    به لره می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه!!با ط دسته دار. میگه اتفاقا با طی دسته دار شستم

    *

    لره به پسر تازه دامادش میگه: شب که رفتی حجله سفت ترین جای بدن تو بکن تو اونجا که زنت می شاشه. صبح میبینن یارو سرش تو سنگ توالت گیر کرده!!

    *

    یک لر برای چند روز میره توی هتل یک روز میبینن توی دستشوئی داره یک نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را میزنی لره میگه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده

    *

    به لره که از حج برگشته‌ می‌گن سفر حج چطور بود… می‌گه: خیلی سنگ خورد تو سرو صورتم ولی آخرش بوسیدمش.

    *

    یه لره رفت پارتی. فرداش رفیقش ازش پرسید چطور بود. لره گفت: خیلی عالی بود . روی من اسم یه گل گذاشته بودن و هی صدام میکردن. رفیقش گفت چی میگفتن. لره گفت: من و انداخته بودن وسط و هی دورم میچرخیدن میگفتن اسگله رو اسگله رو …

    *

    یه روز دوتا لر سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از لرا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. لره هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو

    *

    لره زن بیوه برادرش رو میگیره , شب عروسی زنه خیلی داد میزنه.میگن : دختر بود؟میگه : نه اون سوراخ ماله برارم بید , من یه سوراخ سی خودم وا کردم

    *

    لره و ترکه باهم یه کارخونه سفیدآب تاسیس می کنن. اول کارشون برای اینکه بیشتر بفروشن وسطش گردو میذارن !!

    *

    جدیدترین جمله ای که لرا پشت ماشناشون می نویسن:
    برار غریبم جومونگ

    *

    صرف فعل نشستن به گویش لری:
    مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه
    ما که بنیشیم شمام که بنیشید
    دیه جا نی اونا بنیشن!!!

    *

    دو دسماله چیست؟
    -حرکتیست هلیکوپتری و غرور آفرین توسط جلف ترین فرد لر.

    *

    • نصیحت پدرانه یک لر به بچه اش در شب امتحان:

      امشب بشین یه گوهی بخور
      تا فردا یه انی بشی
      تا توی یه طویله ای رات بدن

    • مردم لرستان برای همدردی با مردم غزه کودکان خود را به گلوله بستند

      لره زنگ می زنه فرودگاه می گه:
      ببخشید خانم از تهران تا شیراز چقد راهه
      دختره میگه یه لحظه!
      لره میگه مرسی و قطع می کنه!

      هدف از آفرینش لرها :
      ?- ایجاد رعب و وحشت در بین حیوانات ?- ایجاد شادی بین انسانها ?- روحیه دادن به ترکها

    • حافظ و دختر لر
      گفتم: غم تو دارم
      گفتا : سی چی برارم
      گفتم: که ماه من شو
      گفتا: بووات درارم!
      گفتم زمهر ورزی ، رسم وفا بیاموز
      گفتا: به لنگ کفشی چشاتِ در میارم

    • لره اسم بچشو می ذاره احمدی نژاد
      میگن چرا؟
      میگه پدرسوخته ? روزه دنیا اومده ?? بار ریده !!!

    • اولین دوره المپیک لرها، موسوم به “لرمپیک” با رشته های زیر آغاز شد: - شنای با مانع، - کشتی پروانه، - پرش روی نیزه، - شیــــــــــرجه روی چمن، اسب سواری با سگ

    • ترکه یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن ترکه داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه لر بوده

    • نبرد رستم و لر:
      چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
      پاسخ لره : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!

    • به لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، ‌تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!

    • مداح: چراغ ها رو خاموش کنین ببرمتون کربلا, چراغ ها رو که روشن میکنن میبینه همه ساک به دست وایستادن, میگه شما ترکین؟ میگن نه, ما لریم, ترکا تو اتوبوسن

    • به لره میگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته

    • لره توی جبهه بیسیم چی بوده زنگ میزنه میگه : آقا ? تا عراقی دستگیر کردم بیاید ببرید میگن خودت بیار …. میگه نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام

    • لره زنش رو (ببخشین) می فروخته؛ میگن چرا این کارو می کنی : میگه سی پول
      میگن : پول واسه چی می خوای ؟ میگه: برا تفنگ خریدن.
      میگن تفنگ واسه چی؟ میگه سی جنگ با دشمن
      میگن : جنگ برای چی؟   میگه : سی ناموسم

    • دولت برای پنجاه هزارمین بار به هم وطنان عزیز لری اعلام کرد: که نمی توان با کارت سوخت ، تلفن زد.

    • لره به ترکه می گه بیا بریم نماز جمعه بخونیم نفری ?????تومن میدن ! ترکه می گه اگه ندادن چی ؟ لره می گه خوب می گوزیم باطل می شه!

    • لره میاد تهران می‌بینه همه آستین کوتاه پوشیدن، میگه: عجب، پس اینا دماغشونو با چی پاک میکنن؟

    • به لره میگن: با بید جمله بساز. میگه: در خانه ما یک بید بید! میگن: اون بید نیست، بوده. میگه: آهان باشه، در خانه ما یک بود بید

    • یه روزیه لری به تهران میره وبعد از گشت و گذار در خیابان یه بچه ای جلوشو می گیره می گه:ببخشید آقا بی ادبی شما لرید؟ لره گفت:آره از کجا فهمیدی. پسر بچه گفت:ازاینکه کتتون داخل شلوارتونه.

    • یه بار یه لره میره توی بیابان وپتو میندازه روی خودش و میخوابه بعد یه نفر میزنه بهش میگه ببخشید شما لرید لره میگه وای از زیر پتو هم میفهمن آدم لره

    • به یه لره میگن تا حالا سوتی بزرگ دادی میگه آره یه با خونه تنها بودم دختر خاله ام زنگ زد گفت چه خبر گفتم هیچی تنهائی حوصلم سر رفت اونم گفت منم تنها هستم پاشو بیا خونمون منم رفتم بهم گفت من میرم توی اتاق تو هم چند دقیقه بعد بیا تو منم ?? دقیقه بعد رفتم تو اتاق تاریک بود برقارو که روشن کردم همه خندیدن و گفتند تولدت مبارک ،بهش میگن اینکه سوتی بزرگی نبود میگه چرا آخه من لخت رفتم تو!!!!!!!!!

    • یک لر بعد از ?? دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه آره فقط آفتابه نداشت

    • لره میره دستشوئی عمومی طول اش میده وقتی بیرون میآید بهش میگن خسته نباشی لره میگه شیرین کام باشی

    • یک شب تلوزبون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلوزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن

    • لره ?نفرو تو خیابون میبینه میگه : ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟ یارو میگه : نه آقا من اصلان دبی نرفتم. لره میگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبی نرفتم ، حتما ? نفر دیگه بودن


نوشته شده در چهارشنبه 88/6/18ساعت 2:27 صبح توسط میثم نظرات ( ) |

جک قزوینی جدید

شهریور ??, ???? در ??:?? ق.ظ · در دسته sms اس ام اس, sms جدید, جک, جک جدید, جک قزوینی

دعای ورود به قزوین: اللهم حخظ کوننا من دخولل الشیاء الحرام

*


یه یارو میره قزوین، می‌بینه یه بچه آویزون کردن ورودی شهر. میره میدون مرکزی شهر، می‌بینه سه تا بچه هم اونجا آویزون کردن، از یکی می‌پرسه جریان این بچه‌ها چیه؟
قزوینیه می‌گه: ببم جان، اینا جوایز بانک صادراته!

*


یه قزوینیه تو شهر قم گم میشه .
تمام مراجع فتوا صادر میکنند که تا پیدا شدن آن نماز باید به صورت نشسته خوانده شود.

*

یه روز یه قزوینیه به یه ترکه داشته شنا یاد میداده، بعد از ? ساعت آموزش، ترکه به قزوینیه میگه:
ببخشید اگه شما انگشتتون رو از ک.و.ن من در بیارین من غرق میشم؟

*


به قزوینیه میگن . یه جمله کوتاه زیبا با احساس بگو … میگه برگرد …

*


قزوینیه عروسی میکنه تو کارته عروسیش مینویسه :
آوردن اطفال زوریست

*


سـرخ پوستـها موقـع حمـله به قزوین میگـن: آکـومبا، بومـبا، یاکـومبا!
وقــتی که از حمله بر می‌گـردند میگن: نکن بابا، نکن بابا

*


خبر فوری:
هنوز کنکور در
قزوین ادامه دارد،
به گزارش بی بی سی هنوز داوطلبین جرأت نکردن دفترچه سوالات را از روی زمین بر دارن

*


ضرب المثل قزوینی:
اگه رفیق، رفیق باشه آدم چرا منت زنشو بکشه!

*

بچه قزوینیه از باباش می پرسه بابا مامان شبها کجا می ره؟
باباش می پرسه چطور ؟؟
بچه میگه آخه شما همش می گید برگرد برگرد …

*


قزوینیه ? میلیون دلار از خونه یه پولدار میدزده .
روز بعد زنگ میزنه خونه طرف میگه : بچه ات رو بده تا پولهارو پس بدیم

*


از قزوینیه میپر سن FBI یعنی چی ؟

میگه فدراسیون بچه بازان ایران


جهت با شکوه تر شدن نماز جمعه قزوین، سوره بقره به سجده اضافه شد

بچه قزوینیه به مامانش میگه مامان تو شبا کجا میری که هی بابا بهت میگه برگرد


.
توی قزوین قیمت یک ساعت بازی بیلیارد ??? تومان است ولی قیمت یک ساعت تماشای بازی بیلیارد ???? تومان!


ی
ه قزوینیه توی صف آخر نماز جمعه بوده، تو سجده آخر، یه کم زودتر از بقیه بلند میشه،
یه دفعه با هیجان میگه: خدایا، به خاطر این دو رکعت نماز، من مستحق اینه همه نعمت نیستم!

منو این همه خوشبحتی محاله محاله

کمر بند شلوار شما ضامن سلامتی شماست
روابط عمومی استان قزوین

  • ملت به آمریکا پشت میکنن … قزوینی ها
    میرن اقامت دایم آمریکا میگیرن
  • میدونی قزوینی ها به برادر زن چی میگن؟
    اشانتیون

  • قزوینی یه ، یه گونی شرت رو دوشش بود
    بهش می گن بارت چیه؟
    میگه : یه دنیا خاطره!!

  • هیئت دولت زن را سهمیه بندی کرد:
    ترکها ?? زن چون مصرفشان بالاست
    قزوینی ها ? زن. چون دوگانه سوزند
    رشتی ها یک زن . چون سهمیه شون رو می فروشند

  • جشنواره فیلمهای قزوین:
    کون بلبلی (کمدی)
    کون صورتی (انیمیشن)
    کون پاره (جنگی)
    تنها کون کافیست (عشقی)
    کون خور (ترسناک)
    کون برهنه (سک سی)
    شهر کونها (مستند)
    رد کون (پلیسی)
    پسری با کون بدون سوراخ (تخیلی)
    عجب کونی دارم پسرم (خانوادگی )
    به خاطر یه لپ کون (وسترن)
    کون قرمزی (کارتون)
    هزار کون نکرده (اجتماعی)
    کون سوخته (سیاسی)
    کونهای آلوده (علمی)
    کونیها به بهشت نمیروند (مذهبی)

  • اولین درخواست مردم قزوین از ماهواره امید: فیلمبرداری از سوراخ لایه ازون

  • جهت با شکوه تر شدن نماز جمعه قزوین، سوره بقره به سجده اضافه شد

  • اعضای تیم منتخب قزوین: الیور کان، کان ناوارو، کاندلا، بیشکان، اوکان، کان بی یاسو، کانتونا، کانچیچ، کانو، کانیزارس، کانیگیا، سر

  • از قزوینیه می‌پرسند: باسن چند بخشه؟ میگه: نه بخشه، نه استان، یه دنیاست

  • قزوینیا یک ماهواره میفرستن فضا که دنبال سوراخ لایه اوزون بگرده

  • یه قزوینیه یه پیر مرد رو می بره مهد کودک مگه اینو واسه  من خورد کنید

  • یه قزوینیه می ره افریقا. یه بچه سیاه با خودش میاره قزوین. دوستاش می پرسن این کیه اوردی؟ میگه اگه خدا قبول کنه برای ایام محرمه

  • یه قزوینیه یه بچه گرفته بود تو دستش و میدویدیه نفر ازش سوال میکنه چی شده میگه فردا امتحان بچه بازی دارم هنوز لاشم باز نکردم

  • جایزه ی بانک های قزوین:نفر سوم ?کودک نفر دوم ??کود نفر نفر اول کلید طلایی یک مهد کودک

  • به قزوینیه میگن یه خاطره خوب بگو یه خاطره بر..میگه:خاطره بد.شب بود بچه بودم.. خاطره خوب:شب بود بچه بود

  • میدونستی صاحب شرکت نوکیا یه قزوینیه ….ندیدی وقتی گوشیتو روشن میکنی یه نفر دست یه بچه رو میگیره

  •  


نوشته شده در چهارشنبه 88/6/18ساعت 2:26 صبح توسط میثم نظرات ( ) |


Design By : Pichak