سفارش تبلیغ
صبا ویژن

موری دانلود ( برترین وبلاگ دانلود )

طرز تهیه زن!

1- 49 کیلو گرم گوشت و پوست و استخوان

.

2- لوازم آرایش : 3 کیلو

.

3- قر : 50 دور در دقیقه

.

4-رو : 75 لیتر

.

5- نق : روزانه 8 ساعت

.

6- ناز: 7 کیلو

.

7-زبان : 14 متر و سی سانت

.

8- حوصله: سه گرم

.

9- سر درد مصلحتی: به میزان لازم

.

10-اشک : 3000لیتر

.

11- حسد : 2 تن

.

12-عشوه شتری: 92مایل

.

13 عقل: کمی تا قسمتی ابری

.

این مواد را روی هم ریخته 24 ساعت بعد یک زن مامانی بوجود میاید

 

 

میدونستی صاحب شرکت نوکیا یه قزوینیه ….ندیدی وقتی گوشیتو روشن میکنی یه نفر دست یه بچه رو میگیره



دلداری ترکه به دوست دخترش : مهم نیست که قشنگ نیستی ! قشنگ اینه که مهم نیستی



آب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیل



دفترچه خاطرات ترکه : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، خاله ام مرا زایید



ترکه ماشینش پنچر میشه…میره از لوله اگزوز فوت میکنه..لره رد میشه..میگه:خره…تا صبح هم فوت کنی لاستیکت باد نمیشه…چون شیشه های ماشینت پایینه



ترکه شب دوم عروسیش زنشو می کشه ، بهش میگن چرا اینکار رو کردی ؟ میگه : پرده نداشت ! میگن چرا شب اول نکشتی ؟ میگه : شب اول داشت !!!



به ترکه میگن : تولدت کیه ؟ میگه : ? آذر ، میگن چه سالی ؟ میگه : هر سال



به ترکه میگن که با کاروان یه جمله بساز گفت :توی حمام هیچوقت دوش کاروان رو نمیکنه



به یه ترکه توپ فوتبال نشون دادن و گفتن: این چیه؟ طرف کلی فکر کرد و گفت: شطرنج گردالی!



ترکه بعنوان مهندس کامپیوتر استخدام میشه! آخر وقت روز اول رییس رفت ازش پرسید: خُب، امروز چه کردی؟ ترکه گفت: هیچی؛ کلیدهای کیبورد نامرتب بود، بترتیب الفبا چیدمشون!



خبرنگار: برای محرم امسال چه برنامه ای دارید ؟
ترکه: ما امسال ?? تا علم اضافه می کنیم، ?? تا پرچم، ??? تا زنجیر، ?? تا قمه، با ?? نفر زنجیرزن جدید. در مجموع انشاالله امسال دیگه پدر یزید در میاد !



به ترکه میگن این (!) علامت چیه؟ میگه شاشیدن ممنوع حتی یک قطره



به ترکه میگن چه وقت نه راه پس داری نه راه پیش؟؟؟؟
میگه وقتی که روی اره نشسته ام



ترکه میره سوپر مارکت میگه یه مایع ظرفشویی خوب بدین ….. صاحب مغازه میگه : گلی خوبه؟ ….. ترکه میگه: مرسی سلام میرسونه



به ترکه میگن خیلی آقایی. میگه: ما بیشتر!!!



ترکه و لره میرن مغازه میگن :آقا نوشابه خانواده دارین؟صاحب مغازه میگه:بعله. می پرسن : به آدم مجرد هم میدین؟!



ترکه میره گل فروشی میگه گل بنفشه دارین؟ یارو میگه نه، ترکه میپره و تخمای گلفروشه رو میگیره، گلفروشه میگه ولم کن، ترکه میگه زنم گفته اگه گل بنفشه نداشت، تخمش رو بگیر!



ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو کمربندش مینویسه: به زودی دراین مکان یک موبایل نصب خواهد شد!!!



به ترکه میگن با زن جمله بساز .
میگه: نه ، من فقط می تونم با زن بچه بسازم!!



ترکه داشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ؛ پسرش میگه واسه چی ، میگه هم مریضیه با کلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد



ترکه می ره خونه بخره آقاهه یه خونه بهش نشون می ده ,می گه این خونه استخر داره، جگوزی داره…ترکه می گه: عجب! ما قبلا همین طوری ول می دادیم! حالا دیگه جاشم مشخص کردن؟



ترکه میاد تهرون میره هتل..صبح روز اول میره تو رستوران هتل صبحانه بخوره میبینه تابلو نوشته از ساعت ?الی?? صبحانه..از ساعت ??الی ? ناهار و از ساعت ?الی ?? شب شام سرو میشود..پیش خودش میگه پس من کئ وقت کنم برم شهر رو ببینم؟



ترکه زن صیغه می کنه رفیقش می گه مبارکه ازدواج کردی؟
میگه نه بابا دائمی نیست از این اعتباریاس



به ترکه می گن چرا جلوی بانک نشستی لنگتو باز کردی می گه آخه شنیدم به بازنشسته ها وام می دن.



به ترکه میگن: یه موجود نام ببر
میگه: یخ!…
میگن یخ که موجود نیست؟!
میگه: چرا نیست؟! آخه همه جا نوشته: یخ موجود است!!!



به ترکه میگن: خبر داری پسرت رکورد شکسته؟! ترکه میگه: ای خاک بر سرش . گفته باشم……من یه ریال هم خسارت نمیدم !!!!




قاضی: چرا دست کردی تو جیب این آقا
ترکه: جناب قاضی خیال کردم جیب خودمه
قاضی: پس چرا پول هاش رو برداشتی
ترکه: یعنی اختیار جیب خودم رو هم ندارم



ازترکه می پرسن کجای تهران می شینی می گه هرجاخسته شدم!!!!



ترکه سرش رو می کنه داخل حجرالاسود  بوس کنه ، سرش گیر می کنه
میگه گلط کردم دیگه گناه نمیکنم ، خدایا منو نخور!!!



قزوینی یه ، یه گونی شرت رو دوشش بود
بهش می گن بارت چیه؟
میگه : یه دنیا خاطره!!



هیئت دولت زن را سهمیه بندی کرد:
ترکها ?? زن چون مصرفشان بالاست
قزوینی ها ? زن. چون دوگانه سوزند
رشتی ها یک زن . چون سهمیه شون رو می فروشند



از قزوینیه می‌پرسند: باسن چند بخشه؟ میگه: نه بخشه، نه استان، یه دنیاست



یه قزوینیه می ره افریقا. یه بچه سیاه با خودش میاره قزوین. دوستاش می پرسن این کیه اوردی؟ میگه اگه خدا قبول کنه برای ایام محرمه



یه قزوینیه یه بچه گرفته بود تو دستش و میدویدیه نفر ازش سوال میکنه چی شده میگه فردا امتحان بچه بازی دارم هنوز لاشم باز نکردم



یه رشتیه روی در خونش نوشته بود: ورود افراد زیر ?? سال ممنوع ! میگن چرا این رو نوشتی ؟! میگه آخه ناموس که بچه بازی نیست !!!-



به رشتیه می گن شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری؟
میگه صددرصد . من خودم دو سال بعد از مرگ پدرم به دنیا اومدم



به لره میگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته



به آدامس می گن آرزوت چیه؟ میگه زیر دندون اصفهانی جماعت نیفتم


جشنواره فیلم اصفهان:

?- دو نفر با یک تخم مرغ !

?- تا حالا موز خوردی؟ !

?- ?? نفر زیر یک چتر !

?- من هوشنگ ?? تومان دارم !

?- دیشب باز هم پیتزا خوردم


اصفهانیه زنش میمیره رو سنگ قبر زنش مینویسه: اشرف الملوک همسر دکتر رضایی : متخصص قلب و عروق واقع در خیابان انقلاب ساختمان پزشکان پلاک ??? ساعت کار ? صبح تا ? بعداز ظهر تلفن:……



امکانات زندگی در عشایر :

غذا : کشک

یخچال : مشک

حمام : تشت

دستشوئی : دشت !

 

زن به شوهر: عزیزم از ایتالیا برات چی بیارم؟ شوهر باتمسخر: یک دختر موبور و نازایتالیایی! .. بعد از برگشت از سفر، شوهر به زن: سوغاتی من چی شُد؟ زن به شوهر: باید ? ماه صبر کنی ، تا به دنیا بیارمش

 

شب به یاد تو از خواب بیدار می شم،
به در و دیوار می خورم،
و با هزار دردسر به تو می رسم …
ای دستشویی …

 

پیامک های ضدحالی شما را به بالاترین قیمت خریداریم (سازمان حال و هول کشور)!!!



اگه مردانگی مرده ، اگه رفاقتا رنگ باخته ، اگه عشق دیگه معنا نداره ، اگه دنیا پر از نامردیه ، اگه آرامش نیست ، خب به تو چه ؟ تو اس ام اس تو بخون !!



زندگی را از تو نام برده اند !
ز : زاویه نگاه تو
ن : نوای کلام تو
د : درگاه ابروی تو
گ : گیسوی پریشان تو
ی : یارو سر کاری!



دیروز کلی انتظار کشیدم نیومدی
امروز التماس کردم بازم نیومدی
میترسم فردا چشمامو پر از اشک کنی و باز نیای!
چه بد دردیه یبوست…!!!!!



 چه غمگینانه می پیچد درون کوچه ی قلبم صدای توکه می گفتی: نون خشکیه…!



 اس-ام-اس مخصوص نیمه شب: سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره ? ساعت دیگه باید بیدار شی!



 این SMS تنها برای بیدار کردن شما ارسال شده و هیچ ارزش دیگری ندارد حالا می تونی بری بخوابی شب بخیر……



پاشو سرت از رو متکا افتاده پایین



گفتی که دل از من بکن                  دیگر زمن حرفی نزن
گفتم چرا ای یار من؟؟                  گفتی خطرناکه حسن!!!



 شبکه خبر

پرس تی وی Press Tv

آی آر آی بی ان ان IRIBNN

فاکس نیوز Fox News

الجزیره Aljazeera

سی ان ان CNN

العربیه Alarabia

بی بی سی  BBC

ان بی سی  NBC

.

.

همه تایید کردند که :

تو عزیز دلـــــــمــــی

  

داستان طنز

چهار تا دوست که ?? سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون...

اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد...

 دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.

 سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده... اون توی بهترین دانشگاههای جهان درس خوند و یه مهندس فوق العاده شد. الان یه شرکت  ساختمانی بزرگ برای خودش تأسیس کرده و میلیونر شده... پسرم اونقدر  وضعش خوبه که برای تولد بهترین دوستش یه ویلای ???? متری بهش هدیه  داد.

 هر سه تا دوست داشتند به همدیگه تبریک می گفتند که دوست چهارم برگشت سر میز و پرسید این تبریکات به خاطر چیه؟ سه تای دیگه گفتند: ما  در مورد پسرهامون که باعث غرور و سربلندی ما شدن صحبت کردیم.  راستی تو در مورد فرزندت چی داری تعریف کنی؟

چهارمی گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توی یه کلوپ  مخصوص کار میکنه. سه تای دیگه گفتند: اوه! مایهء خجالته! چه افتضاحی!

 دوست چهارم گفت: نه. من ازش ناراضی نیستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگی بدی هم نداره. اتفاقاً همین دو هفته پیش به مناسبت تولدش از سه تا از صمیمی ترین دوست پسراش یه مرسدس بنز و  یه هواپیمای خصوصی و یه ویلای ???? متری هدیه گرفت!

 نتیجه‏ی اخلاقی: هیچوقت به چیزی که کاملا در موردش مطمئن نیستی افتخار نکن

 پیامهای تبلیغاتی مورد علاقه خانومها

1- تزریق خط لب , جابجایی چشم و بینی با نصب رایگان یک گیس

2- کاشت میله در بینی (با متد جدید) اضافه کردن گوش با نصب دو دندان پیش (رایگان )

3- جابجایی کک با مک بدون هیچ دوز وکلک با بینی گذاری به شکل موقت ودایم

4- طب سوزنی بامتخصصین از زندان گوانتانامو , فرماژور بینی , کلاهگذاری با 7 روش نوین

5- کتاب نازک کردن بینی به چاپ دهم رسید

6- دستگاه افزایش قد بدون قرص ودارو وجراحی هر ماه 50 سانتیمتر رشد تضمینی با گارانتی 6 ماهه

7- متخصص جوش وجای جوش پوشاننده لک وپیس با جوشکاری مطمئن و صافکاری در 20 دقیقه

8- دیگر دلیلی برای نگرانی نیست 20 سال جوان شوید فقط در 20 روز
نامه یک دختر به همسر آینده اش

عزیزم!

می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست هی بالاتر برود!

اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل داشته باشی، فقط به این خاطر است که وقتی هر سال به مسافرت دور ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!

اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که خود را در خانه ای به تو بسپارم که تا آخر عمر در و دیوارآن، خاطره اش را برایم حفظ کنند و هرگوشه اش یادآور تو و آن شب باشد!

اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است که فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظر شب عروسیمان بوده ای!

اگر دوست دارم ویلای اختصاصی کنار دریا داشته باشی، فقط به خاطر این است که از عشق بازی کنار دریا خوشم می آید... جلوی چشم همه هم که نمی‌شود!

اگر می گویم هرسال برویم یک کشور را ببینیم، فقط به خاطر این است که سالها دلم می خواست جواب این سوال را بدانم که آیا واقعا "به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است"؟! اگر تو به من کمک نکنی تا جواب سوالاتم را پیدا کنم، پس چه کسی کمکم کند؟!

اگر از تو توقع دیگری ندارم، به خاطر این است که به تو ثابت کنم چقدر برایم عزیزی!
و بالاخره...


اگر جهیزیه چندانی با خودم نمی آورم، فقط به خاطر این است که به من ثابت شود تو مرا بدون جهیزیه سنگین هم دوست داری و عشقمان فارغ از رنگ و ریای مادیات است.

 

یک طنز بدون شرح

مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن


منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن


شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن


معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام

 

پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم


پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو لغو کن من با نوه ام سرم بنده


منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه


شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه نمیتونم ببینمت


معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس دارم میام که بریم سر درس و مشق


پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه اش عوض شد و میاد


مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض شد حاضر شو که بریم مسافرت

 

            نظر یادتون نره

 


نوشته شده در چهارشنبه 88/6/18ساعت 2:34 صبح توسط میثم نظرات ( ) |


Design By : Pichak